loading...
سایت مداحی دات کام
فرشته ی آسمانی بازدید : 17 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (1)
فرشته ی آسمانی بازدید : 5 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)
فرشته ی آسمانی بازدید : 12 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)
فرشته ی آسمانی بازدید : 9 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)
فرشته ی آسمانی بازدید : 8 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)
فرشته ی آسمانی بازدید : 6 شنبه 03 آبان 1393 نظرات (0)
فرشته ی آسمانی بازدید : 3 یکشنبه 30 شهریور 1393 نظرات (0)
گنجشک و آتش

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

 پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و…

 آن را روی آتش می ریزم !

 گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم

اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

 پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!

 

فرشته ی آسمانی بازدید : 1 شنبه 29 شهریور 1393 نظرات (1)
خدا

 

مگر نگفته ای:

که صد بار اگر توبه شکسی باز آی ؟؟؟

مگر نگفته ای:

اگر بندگان گناهکارم بدانند که چقدر مشتاق توبه و

بازگشت آنها هستم از شدت

شوق میمیرند...

آمده ام به درگاهت خوار و ذلیل

والیک یا رب مددت یدی...

ته ستون ابولبابه ای هست و نه پیامبر زمان

با باری پر ازگناه آمده ام به گدایی ...

یا لطیف ارحم عبدک ضعیف الذلیل

یا سریع الرضا

فرشته ی آسمانی بازدید : 1 شنبه 29 شهریور 1393 نظرات (0)

قیامت

 

روز قیامت روزی هست که غبطه ی یک لحظه ذکر خدارو میخوریم

که کاش کاش کاش تو اون یه لحظه که حرف بی ربط و

بی فایده میزدیم کاش یاد خدا میکردیم ....

حَتّى اذا جاءَ احَدَهُمُ الْمَوْتُ

قالَ ربِّ ارْجِعُونِ لَعَلّى اعْمَلُ صالِحا فیما تَرَكْتُ كَلا ...مومنون/98-100

تا زمانى كه مرگ یكى از آنها فرا رسد مى گــوید:

خـــدای من مـــــرا بــــاز گـــردان، شاید در آنچه از خود باقى

گذارده ام عمل صالحى انجام دهم.

[به او مى گویند:] هــرگــز ... ./.

فرشته ی آسمانی بازدید : 0 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)
 
خدایِ من...

نه آن قدر پاکم که کمــــــکم کنی

نه آن قدر بـــــــدم که رهایـــــــــم کنی (!)

میان ایـــــن دو گمم!

هم خود را و هــــم تو را آزار مـیدهم

هر چه قدر تــــلاش می کنم

نتوانستم آنــــی باشـم که تو خواســـتی

و هر گز دوســت ندارم آنی باشم

کــه تو رهایـــــــم کنی...

آن قدر بی تو تنهـــــا هستــم

که بی تو یعــنی "هیـــچ"

یعنـــی پـــــوچ

خــــــدایا پـس هیــچ وقـت رهــایم نکن!
 
فرشته ی آسمانی بازدید : 4 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

شیطان گفت : پروردگارا به عزت تو سوگند که تا وقتی روح بندگانت در تنشان است پیوسته آنان را گمراه می‌کنم ...
خداوند فرمود : به عزت و جلالم سوگند که تا وقتی از من بخشش طلبند پیوسته آنان را می‌بخشم

فرشته ی آسمانی بازدید : 2 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

 

سلام.

با گسترش ابزار رسانه ای همیشه این تهدید به ذهن متبادر می شود که مبادا کسی با استفاده از ابزار خاصی،اطلاعات شخصی افراد را سرقت کرده و از آن برای باج گیری، پرونده سازی و در نهایت قتل استفاده کند.این عمل به چندین وسیله صورت می گیرد مانند.: سو استفاده از نامها و سازمانهای در ظاهر علمی(مانند ارتباط تنگاتنگ ناسا با پنتاگون،سازمان انرژی اتمی با ناتو و ...) ،عملیات شنود و جاسوسی از بیرون و در نهایت استفاده از امکانات و نرم افزارهای رایگان (جاسوسی از درون)

هر ساله شرکت های یاهو و گوگل مبالغ هنگفتی را از سازمان های اطلاعاتی دریافت می کنند تا اطلاعات ایمیل ها، کلماتی که توسط یک فرد جستجو می شود و نام دوستان افراد و ... را به آن سازمانها واگذار کند.

یکی از نرم افزار هایی که برای این کار مناسب است مرورگرهای اینترنتی هستند که در سال های اخیر نام مرورگر موزیلا فایر فاکس(mozilla fire fox) مطرح شده است.

به عنوان پیش مقدمه بپذیرید که سازمانهای جاسوسی غرب در اختیار تندروهایی بنام جریان فراماسونری هستند.در تعریف این جریان همین بس که از جمله افراد اصلی در به راه افتادن جنگ عراق و افغانستان همین فراماسون ها بوده اند.این جریان به صورت روانی کننده ای تابع نمادها و اعدادی خرافی است و در هر کجا که بتواند از آنها استفاده می کند.از جمله اعداد نمادینی که برای این جریان وجود دارد اعداد،666،9 و 11 را می توان نام برد.(مثل حادثه تخریب برج های دوقلو بدست امریکا که در 9/11 اتفاق افتاد). در این زمینه می توانید به مستند arrivals یا تحقیقات دکتر رائفی پور مراجعه نمایید.

صدای عدالت امروز می خواهد به ارتباط نام انتخاب شده برای این نرم افزار و جریان فرماسونری بپردازد.ابتدا از جدولی که دکتر رائفی پور ، پس از تحقیقات بسیار به آن رسیده است، برای تبدیل حروف انگلیسی به اعداد استفاده می کنیم.این جدول در تصویر زیر آمده است.

ماسون ها عدد صفر را استفاده نمی کنند.برای مثال عدد هر سه حرف b,k,t که در جدول زیر هم نوشته شده است 2 می باشد.حرف b  دومین حرف انگلیسی و حرف k یازدهمین و حرف t بیستمین حرف هستند که مجموع ارقام هر کدام از آنها 2 می شود.

دو تا l در کنار هم به یک l تبدیل می شود.بنابراین mozilla به mozila تبدیل می شود.

کلمه fox مستقیما عدد 666 را می سازد .با گذاشتن دو کلمه mozila fire در کنار هم عددی ساخته می شود که بر 11 بخش پذیر است.

چون صفر در اعداد ماسونی وجود ندارد آنرا حذف می کنیم و دوباره عدد ساخته شده بر 11 بخش پذیر است.با داشتن اطلاعات بیشتر می توان عدد آخری را هم کشف رمز نمود.

فرشته ی آسمانی بازدید : 9 شنبه 12 مرداد 1392 نظرات (0)

شاید جاى تعجب باشد كه چطور میشود در آن روزى كه جانها گداز بُوَد، بتوان افلام جنسى را تماشا كرد، ولى این حقیقت هست، داستان واقعى پایین را بخوانید تا باور كنید.

پدر همراه یك شیخ و بقیه همراهان براى شستن متوفى پسر جوانش حاضر شده بودند تا اینكه آن جوان را شسته و دفن كنند. آن شیخ كه مسئول شستن متوفى بود دستور داد تا آنرا از لباسش مجرد كنند ولى عورتش را با پارچه اى بپوشانند تا اینكه شروع به شستنش كنند.

 هنگام برداشتن لباس مرده، توجه آنها به دستمال خونالودى افتاد كه دست راست مرده را پیجانده بود ولى هنگامى كه سراغ برداشتن آن دستمال رفتند پدر متوفى بر سر آنها داد و فریاد زد و شرط كرد كه براى شستن پسرش هیچكس حق ندارد كه آن دستمال را بردارد. شیخ مسئول درك كرد كه یك رازى در آن دستمال نهفته هست ولى بهر حال براى شستن آن مرده بایست آن دستمال برداشته شود، پس در خفاء به همكارانش گفت كه هنگام شستن آب زیادى را روى آن دستمال بریزید تا خودبخود از جایش كنده شود. پس او را شستند و آب زیادى را بر روى دست پیچیده شده ریختند و بمحض اینكه آن دستمال شل شد آنرا از جایش بر كند. پدر پس از اینكه دید آنها دستمال را برداشتند بر سر آنها پرخاش كرد و داد و فریاد كشید ولى پس از مدتى به گریه افتاد و به آنها گفت كه حقیقت را براىیشان بازگو خواهد كرد تا درس عبرتى باشد براى دیگران.

ادامه ی مطالب را نگاه کنید

فرشته ی آسمانی بازدید : 1 چهارشنبه 12 تیر 1392 نظرات (0)

آیا داستان مردی را که در حمام زنانه کار می کرد را شنیده اید؟؟؟!مردی که سالیان سال همه را فریب داده بودنام این مرد نصوح بود نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش میکرد هم ارضای شهوت گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست. او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد.دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شده دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود  . کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش ‍ کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند. نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند، ناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید می‌لرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت گفت: خداوندا گرچه بارها توبه‌ام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد.نصوح از ته دل توبه واقعی نمود ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص ‍ شد و به خانه خود رفت.

او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.

شبی در خواب دید که ....

برای خواندن ادامه داستان تشریف ببرید به ادامه مطلب

درباره ما
Profile Pic
من فرشته ی آسمانی هستم اگه دوست داری از کارای س/ک/س و شیطان پرستی دوری کنی هر روز به این سایت بیا اگه دوس نداری هیچ وقت مسلمان بشی اشکالی نداره فقط فکر فردا باش که شاید زنده نباشیم شاید فردایی وجود نداشته باشه پس با کمک هم بیاید شیطان رو واسه همیشه از زندگیمون بیرون کنیم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 8
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 29
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 16
  • بازدید سال : 35
  • بازدید کلی : 648